حضرت آیت الله سبحانی (حفظه الله)
موسسه امام صادق(علیه السلام)فصلنامه کلام اسلامی2322-45922610120170522Explanation and Analysis of Accounts of Argument from Wisdom for Infallibility of Prophets in Quranتبیین و بررسی تقریرهای برهان حکمت بر عصمت پیامبران در کلام اسلامی93261037FAعلی ربانی گلپایگانیJournal Article20180425Infallibility of divine prophets is a salient issue about prophecy. Islamic Theologians have established the Infallibility by rational and revealed reason. Rational reasons are based on wisdom of God. However, there are several accounts of the argument, the most important ones are: argument from wisdom based on miracles, argument from wisdom based on divine grace, and argument from wisdom based on goal of prophecy. These accounts of the argument are divided into strong and weak ones. Weak accounts prove infallibility of prophets in receiving and conveying divine messages to the mankind, while strong accounts include infallibility of prophets in action as well. Muslim theologians disagree as to whether the argument from wisdom includes all big and small sines, and intentional and unintentional ones, or it is limited to big sines and small repulsive sins. Furthermore, they disagree as to whether infallibility of prophets includes the era before prophecy or it is restricted to the era of prophecy. Imamiyah Theologians have strong position in question, while Mutazelites do not consider small sines as disgusting, and correspondingly, have not accepted argument from wisdom, with all of its accounts, as a reason for infallibility of prophets. Reflecting upon Muslim theologian’s discussions, it is concluded that elements of being disgusting and of violating the goal of prophecy have a significant role for the infallibility of prophets. They all agree about it, but disagree regarding its domain and instances. The right view on being disgusting and violating the goal of prophecy prove the point of view of Imamiyah theologians which suggests strong domain of infallibility.عصمت پیامبران الهی یکی از مسایل مهم در باب نبوت است. متکلمان اسلامی از طریق دلایل عقلی و نقلی به اثبات آن پرداخته اند. دلایل عقلی آنان بر پایه حکمت الهی استوار است. از برهان حکمت بر عصمت پیامبران تقریرهای مختلفی ارائه شده است که مهمترین آنها عبارت است از تقریر برهان حکمت بر اساس معجزه، تقریر برهان بر پایه لطف، و تقریر آن بر اساس غرض از نبوت. این تقریرها به دو دسته حداقلی و حداکثری تقسیم میشوند، تقریرهای حداقلی عصمت پیامبران را در دریافت و ابلاغ پیامهای الهی به بشر اثبات می کند، اما تقریرهای حداکثری، عصمت در مقام عمل را نیز شامل میشود. متکلمان اسلامی در این باره که آیا برهان حکمت عصمت از گناهان کبیره و صغیره، عمدی و سهوی را شامل میشود یا به گناهان کبیره و صغیرههای منفّر اختصاص دارد، و نیز قبل از نبوت را نیز دربر میگیرد یا به زمان نبوت اختصاص دارد، همداستان نیستند، متکلمان امامیه در این مسأله نگاه حداکثری دارند اما متکلمان معتزلی، گناهان صغیره غیر مسخّف را منفّر ندانسته، و برهان حکمت- با تقریرهای مختلف آن- را مُثبِت عصمت پیامبران از آنها ندانستهاند.<br />از تأمل در سخنان متکلمان اسلامی به دست میآید که عنصر منفّریت و نقض غرض در برهان حکمت بر عصمت پیامبران، نقش کلیدی دارد. آنان در اینباره هیچ گونه اختلافی ندارند، هرچند در قلمرو و مصداق آن دیدگاههای مختلفی ارائه کردهاند. برداشت درست از منفّریت و نقض غرض، مؤید دیدگاه متکلمان امامیه در اینباره است که در قلمرو عصمت نگاه حداکثری دارند.https://www.kalamislami.ir/article_61037_8e74375957e391157b4042603c584066.pdfحضرت آیت الله سبحانی (حفظه الله)
موسسه امام صادق(علیه السلام)فصلنامه کلام اسلامی2322-45922610120170522مادیت نفس در نگره تفکیکی، بررسی و نقد335761038FAحمید رضا شاکرینJournal Article20180425مباحث نفس شناختی در ادبیات دینی، عرفانی و فلسفی جایگاه ویژهای داشته و نقش مهمی در علوم انسانی و اجتماعی و منطق فهم دین دارد. از مهمترین منازعات این حوزه مجرد یا مادی بودن نفس است. در گستره تفکر اسلامی اصحاب نگره تفکیک به جد بر مادیت نفس تاکید کرده و با فیلسوفان و تجرد باوران به چالش برخاستهاند. مقاله حاضر برآن است تا دیدگاه و ادله آنان و پاسخشان به دلایل فیلسوفان را بررسیده و مورد ارزیابی قرار دهد.حضرت آیت الله سبحانی (حفظه الله)
موسسه امام صادق(علیه السلام)فصلنامه کلام اسلامی2322-45922610120170522حدوث زمانی عالم از منظر متکلمان مسلمان597961039FAمهدی نجیبیJournal Article20180426مساله حدوث و قدم عالم از مباحث میان دانشی است که در دانش کلام، فلسفه و عرفان به فراخور مقام از آن سخن به میان آمده است. نوشتار پیش رو به تفصیل به نظریات، و ادله مختلف متکلمان مسلمان پیرامون حدوث عالم و نقد و ارزیابی آنها پرداخته است، و نیز تبیین اختلاف نظریات، مبانی و استدلالهای حکیمان و متکلمان از یک سو، و نیز اختلاف متکلمان متأخر (دارای گرایش فلسفی) با قدمای متکلمان از سوی دیگر را مد نظر قرار داده، و در انتها، به دیدگاه ملاصدرا اشاره میکند که انتساب نظریه قدم عالم جسمانی به اساطین و بزرگان فلسفه را ناصواب دانسته و اثبات میکند که آنان به پیروی از انبیای الهی، به حدوث عالم جسم و جسمانی معتقد بودند، و خود نیز این نظریه را میپذیرد، و به این ترتیب در نزدیک سازی نظریه متکلمان و حکیمان توفیق مییابد.حضرت آیت الله سبحانی (حفظه الله)
موسسه امام صادق(علیه السلام)فصلنامه کلام اسلامی2322-45922610120170522تبیین و نقد دیدگاه کلامی، حِکمی و عرفانی قاضی سعید قمی در باره جایگاه عرش و کرسی در نظام هستی819961040FAمرجان درستی مطلقموسی ملایریمحمد پارچه باف دولتیJournal Article20180426قاضی سعید قمی از جمله اندیشمندان اسلامی عصر صفویه است که در آثار خود، به روشی فلسفی، عرفانی و کلامی، و با تکیه به آموزههای هیئت بطلمیوسی، ماهیت افلاک از جمله عرش و کرسی را مورد بررسی قرار داده است.
اگرچه از بیانات ایشان در بخشهای مختلف برداشتهای متفاوتی میتوان کرد، اما در تحقیقی کتابخانهای، در مجموع به نظر میرسد از نظر ایشان این دو، باب علم غیب و فراگیرنده جهان ملک و ملکوت هستند؛ عرش مظهر اسم المحیط و المدبر و قرارگاه اسم الرحمان، سقف بهشت، و آخرین و فراگیرترین فلک در بین افلاک یازده گانه است، جسمی مجوف و کروی، و دارای دو طبقه مجرد در بالا و مادی در پایین که اول عالم ترکیب را تشکیل میدهد، و حکم آن تا مرکز عالم امتداد دارد؛ کرسی نیز مظهر وجودات متعیّنه و اسم المفصل، قرارگاه اسم الرحیم، دهمین فلک، فراگیرنده فلک اطلس، و فراگرفته شده توسط عرش است که بهشت مابین آن و عرش، و جهنم در مقعر آن واقع شده است. نظریه سریان عقل در جسم و تقدّس جسم، دو مطلب جدید و تأمل برانگیزی است که ایشان در تبیین دیدگاه خود ارائه میدهد.حضرت آیت الله سبحانی (حفظه الله)
موسسه امام صادق(علیه السلام)فصلنامه کلام اسلامی2322-45922610120170522تحلیل نگرش انتقادی هرش نسبت به هرمنوتیک فلسفی10113061041FAهادی صادقیمحمد اسعدیمحمد حسین مختاریJournal Article20180426هرمنوتیک به عنوان یک دانش در تاریخ نه چندان طولانی خود فراز و فرودهای متفاوتی داشته است. این دانش با ظهور هایدگر و گادامر وارد مرحله تازهای گشته و از نگاه روش شناسانه فراتر رفته و به نوعی هستیشناسی فهم مبدل گردیده است. این رویکرد زمینه را برای برخی از چالشهای کلامی معاصر فراهم نموده و مبنایی برای قرائتهای مختلف از دین گشته است. با رواج هرمنوتیک فلسفی و به طور خاص آراء گادامر، مکاتب انتقادی متعدّدی در برابر آن ظهور یافت. در این میان «اریک هرش» از جمله کسانی است که سهم بهسزائی در جریان انتقادی داشته و تبیین دیدگاههای او در نقد دستاورد هرمنوتیکی گادامر بسیار حائز اهمیت است.
مقاله حاضر با رویکرد توصیفی و تحلیلی به بررسی انتقادات هرش نسبت به هرمنوتیک فلسفی پرداخته، و در آن کوشش شده است که نقاط مهم و ایرادات اساسی هرمنوتیک فلسفی از نظرگاه هرش مورد واکاوی قرار گرفته، و رهیافت گادامر به صورت روشن مورد نقّادی قرار گیرد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که هرش علاوه بر انتقادات بنیادین خود به پایههای هرمنوتیک فلسفی، از نوعی مبانی هرمنوتیکی مدلّل برخوردار بوده و از آن مبانی در اندیشه انتقادی خویش بهره گرفته است. از اینرو، در این نوشتار انتقادات ناظر به هرمنوتیک فلسفی و نسبتسنجی دیدگاه انتقادی هرش در مواجهه با نقطهنظرات گادامر در پنج دسته، طبقهبندی شده و هر یک به طور مستقل و تحلیلی مورد توجه قرار گرفته است.حضرت آیت الله سبحانی (حفظه الله)
موسسه امام صادق(علیه السلام)فصلنامه کلام اسلامی2322-45922610120170522روش ترکیبی عقلی- نقلی در کلام اسلامی13114761042FAعبدالرحیم سلیمانی بهبهانیمحسن رحمانی زادهJournal Article20180426محققان الهیات روشهای مختلفی جهت کشف حقائق و حصول معرفت به معارف دارند. برخی نقل گرا، برخی عقل گرا و برخی شهود گرا هستند. این روشها را «روشهای اولیه و بسیط» مینامیم. به لحاظ فرض، امکان تلفیق روشهای بسیط هست، که در این صورت روشهای ترکیبی و تلفیقی در زمینه الهیات به وجود خواهد آمد. از میان روشهای ترکیبی، نوشتار پیش روی، روش ترکیبی عقلی- نقلی را مطمح نظر قرار میدهد و پس از بررسی پارهای از ویژگی هایش، در پی مصداق یابی برای آن بر میآید. در عالم واقع و نه در عالم فرض، دو اثر- یکی از عالمی شیعی و دیگری از اهل سنّت- با رویکرد ترکیبی عقل و نقل به بحث از عقائد پرداختهاند. این دو تألیف «البراهین القاطعة فی شرح تجرید العقائد الساطعة» و «الإنصاف فیما یجب اعتقادُه و لایجوز الجهلُ به» هستند.