این مقاله درصدد تبیین هدف زندگی و پاسخ به اهم اشکالات کلامی بر نظریه هدف الهی بر اساس اندیشه علامه طباطبایی) میباشد. به نظرایشان غایت خداوند از آفرینش، ذات اوست و خلقت جهان بیهوده نبوده و خلقت انسان هم کاملاً هدفمند و معنادار است. انسان با حرکات ارادی خود مراتب وجود به سوی خداوند را سیر میکند و زندگی خویش را معنا میبخشد. خود انسان باید هدف متعالی از خلقت را کشف نماید نه اینکه در زندگی معنایی را جعل و به دنبال آن حرکت نماید. مهمترین هدف از آفرینش انسان جانشینی خداوند است. همهی غایاتی که از خلقت بشر عنوان میشود، دارای یک حقیقتاند و در تحلیل نهایی راهی واحد است با منازل متعدد برای وصول به یک هدف نهایی که همان کمال مطلق و وجود بیکران هستی میباشد. مسیر کمال، با تمام آنات و لحظات زندگی انسان عجین گردیده است. در حقیقت در تمام لحظاتی که انسان درمسیر کمال است، معنادار بودن زندگی را لمس نموده و از زندگیای کاملاً هدفمند و مطلوب برخوردار خواهد بود. و نتیجه آن آرامش، نشاط و پویایی، و به تبع، رهایی از دلهره، یأس و پوچی خواهد بود.